کلبه دوری و دوستی (شماره 13)

به نام خدا  

سلام  

ممنونم از گردانندگان کلبه. ان شاالله پایدار و موفق باشند.

نظرات 199 + ارسال نظر
رحیمی نژاد جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 07:36 ق.ظ

به نام خدا
سلام به استاد بزرگوارمون
سلام بچه ها
تبریک میگم
خوشحالم که تابع زمان نیستید و برای دوستی هاتون ارزش قائل هستید . انشاالله همیشه سلامت باشید،
براتون آرزوی سربلندی دارم

سلام به دانشجوهای عزیز. خصوصا قدیمی ترها.

طالبی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:42 ق.ظ

خدایا !
به من توفیق تلاش در شکست.
صبر در نومیدی.
رفتن بی همراه.
جهاد بی سلاح.
کار بی پاداش.
فداکاری در سکوت.
دین بی دنیا.
عظمت بی نام.
خدمت بی نان.
ایمان بی ریا.
خوبی بی نمود.
گستاخی بی خامی.
مناعت بی غرور.
عشق بی هوس .
تنهایی در انبوه جمعیت
و دوست داشتن بی آنکه دوست بدارند…
روزی کن./


به نام خدا.
الهی به امید تو.

آمین.

شمسی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 02:12 ب.ظ

سلام استاد
بابت کلبه جدید ممنون.
امیدوارم چرخش بچرخه!!!!

سلام. ما ممنونیم. ان شاالله می چرخه.

شمسی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 02:15 ب.ظ

مرد آمده بود چیزی بگوید سرفه امانش نداده بود . . . چه می توانست بگوید وقتی تمام فهم یک شهر از جانباز سهمیه دانشگاه است وبعد از مرگ .شاید اسم یک کوچه...

و چه نعمت بزرگی است نفس.
و چه زجری می کشند جانبازان شیمیایی.

شمسی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 02:20 ب.ظ

اگر امروز آخرین روز زندگی شما بود، آیا دلتون می خواست همین کاری رو انجام بدین که امروز می خواید انجام بدین؟

شمسی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 02:25 ب.ظ

در دنیا فقط یک فرد وجود دارد که باید
همیشه سعی کنید از او بهتر باشید,
و آن کسی نیست جز گذشته خودتان.

شمسی شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 05:56 ب.ظ

سلام اعظم جان
ممنون
ما هم برات آرزوی سربلندی داریم.

شمسی شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 05:58 ب.ظ

اعتماد به خدا

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ

ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ......
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ!!!

ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ .......

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!

ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ ...

ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻲ!!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ !!!

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرمایند :
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍست روزی آن........



ماهیان ازآشوب دریا به خدا شکایت بردند،دریاآرام شد وآنهاصید تور صیادان شدند!!!!
آشوبهای زندگی حکمت خداست.ازخدا،دل آرام بخواهیم،نه دریای آرام!!!

دلتان همیشه آرام...

شمسی سه‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:08 ب.ظ

مواظب قضاوت هایمان باشیم‏

مجلس میهمانی بود... پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود. اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد، و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت. دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده.

به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!

پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود.

مواظب قضاوت هایمان باشیم... به قول دکتر شریعتی:

برای کسی که می فهمد
هیچ توضیحی لازم نیست
و
برای کسی که نمی فهمد
هر توضیحی اضافه است

برای کسی که می فهمد
هیچ توضیحی لازم نیست
و
برای کسی که نمی فهمد
هر توضیحی اضافه است

مرتضی سه‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام به همه اساتید عزیزم و دوستان خوبم

این روزها غرق در شور و شعفم.
خواستم اساتید و دوستان عزیزم رو هم در این خوشحالی سهیم کنم.
سال گذشته توانستیم 2 موجود زنده را در فضا (میمون پیشگام و فرگام) توسط دو پرتاب موفق آمیز قرار دهیم و همانطور که با خبر شدین دیروز ظهر چهارمین ماهواره بومی کشور عزیزمان به فضا فرستاده شد. ماهواره امید، نوید، رصد و فجر ......

بعنوان قطره کوچکی از یک اقیانوس پهناور، این پرتاب غرور آمیز (توسط ماهواره بر سفیر فجر) رو از طرف خودم و همه ی همکارانم به همه تون تبریک میگم!!!
انشالله با دعای خیرتون شاهد پرتاب دیگر ماهواره ها و موجودات زنده برای ایران عزیزمون باشیم و شاهد راهیابی انسان به فضا باشیم

سلام.

مرتضی سه‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:32 ب.ظ

باز هم سلام
تبریک ویژه به سلمان عزیز و استاد خوبم
انشالله در تمامی مراحل زندگی موفق و سر بلند باشید

سلمان عزیز ازت معذرت میخوام که تلفن ات رو بی جواب گذاشتم. شدیدا درگیر کار و بار بودم.
معرفت رو تا نهایتش تموم کردی اما ببخش که نتونستم موقع دفاعیه ات حاظر بشم. انشالله عروسی ات جبران کنم!!!
هیئت علمی دانشگاهی شدی؟؟؟
خدا رو چه دیدی شاید روزی شاگردت شدم!!!

راستی منتظر و محمد سبحان عزیزم به همه تون سلام می رسونه

سلام. ممنون مرتضی. به خانمت و خانواده های گرامی سلام برسان. پسر گلت را هم ببوس. ان شاالله سایه ات بالای سرش باشد و او را باعث افتخارت کند.

کلبه پرنده پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:21 ب.ظ

سلام استاد . سلام دوستان
کلبه جدید رو تبریک میگم
انشاا... همیشه سلامت و شاد باشید
داستان پیرمرد خیلی زیبا بود ممنون

سلام.

شمسی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:55 ب.ظ

سلام خانم مقدم
خوش آمدید. ممنون بابت تبریک و حضورتون.

شمسی پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:29 ب.ظ

یک بار اومدیم به در بگیم دیوار بشنوه، چوب لباسی شنید، بهش بر خورد.

بانوی ایرانی شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:17 ق.ظ http://www.sobhan88.blogfa.com

با سلام

اومدم غیر از عرض ادب و احترام بگم
" پایان نامه می نویسم پس هستم"
(و به همین دلیل فرصت نداشتم تو طول هفته برای اون امر بسیار خیر _بامید خدا_ خدمت برسم)
مضاف بر اینکه خوبه بعضی وقتا این چیزای مادی متوجه می کنه چقد تو همه زمینه ها محتاج دعاییم.
خدا کنه همیشه به کاری که خدا ما رو از اون بازخواست می کنه واردار به کار شیم نه کاری که خودمون می پسندیم.
اطفلک همسرم و پدر و مادرم ! خدا کنه این پایان نامه ها یه جا یه جوری به درد بخوره که به سختی هایی که خانواده می کشم بیرزه
.....

سلام.

طالبی شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:24 ب.ظ

ﭘﻠﮏ ﺟﻬﺎن ﻣﯽ ﭘﺮﯾﺪ

دﻟﺶ ﮔﻮاﻫﯽ ﻣﯿﺪاد

اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽ اﻓﺘﺪ

اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽ اﻓﺘﺪ

و

ﻓﺮﺷﺘﻪ ای از آﺳﻤﺎن ﻓﺮود آﻣﺪ

طیبه. جان ﺗﻮﻟﺪت ﻣﺒﺎرک.البته با یک روز تاخیر.

مبارک باشه ان شاالله.

شمسی شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:34 ب.ظ

سلام به همگی

مقدسه عزیزم ممنونم!!

سلام

شمسی یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:13 ب.ظ

سلام استاد.
امروز که اومدم صندوقچه متوجه شدم یادم رفته از شما تشکر کنم!!!ببخشید!!!
ممنون بابت تبریکتون.خیلی خیلی ممنونم.

سلام. نیازی نبود ولی ممنون.

شمسی پنج‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:50 ب.ظ

ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﺩﻗﺖ ﻛﺮﺩﯾﺪ؟! ؟ ! ﺳﻘﻒ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻳﻜﻰ، ﻛﻒ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﻳﮕﺮﻳﺴﺖ! ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﻱ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ... ﺳﻘﻒ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﻣﺎ، ﻛﻒ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻳﺴﺖ

شمسی پنج‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:10 ب.ظ

یک کاغذ سفید را، هر چقدر هم سفید و تمیز باشد
کسی قاب نمی گیرد.
برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت.

شمسی جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:56 ق.ظ

بهمن هم تمام شد...
دفتر اسفند را باز کن...
برگ اولش را...
با کاغذی از جنس دلت جلد کن...
صفحه به صفحه اش را...
با امید خط کشی کن...
صاف و یکدست...
اینبار بهتر ورق بزن‌..
با احتیاط بیشتری نگهش دار...
شروع به نوشتن کن...
اینبار کمی خوش خط تر بنویس...
خط اول......
به نام خدا...
اسفند...

طالبی جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 11:34 ق.ظ

اگه مردم تا 5 ثانیه بعد از زدن دکمه ی پایان تماس
صدای طرف مقابل رو میشنیدن ، الان هیچکدوم از ما ، هیچ دوستی نداشتیم !

سفره دلتون از این یه بار مصرف پنجاه متریاست که پیش همه باز می کنید؟

****************

امروز تو خونه تنها بودم دیدم داره صدای ویولن میاد بعد که دقت کردم
دیدم یه عنکبوته گوشه ی سقف واسه تنوع جای اینکه تار بزنه ویولن میزنه

****************

شیرینی فروشا عمداً یجوری گره میزنن که نشه تو راه باز کرد

*************

از یه آهنگ خوشم میاد
دانلودش میکنم
یک میلیون دفعه گوش میکنم
ازش متنفر میشم
شما هم همینطورین !؟

**********************

طالبی جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 11:35 ق.ظ

آقا داماد چی کاره‌ان؟
کارآفرین هستن!
- یعنی چی؟
یعنی بقیه کار می‌کنن،
ایشون می‌گن آفرین!

***********************

وقتی تو مصاحبه کار بهت میگن بهتون زنگ میزنیم
تو مایه های وقتیِ که میری لباس بگیری میگی: حالا برم یه دور بزنم میام!!!

***************

حاضر نیستم 2 دقیقه خواب سر کلاس ….
رو با 24 ساعت خواب توی اتاقم عوض کنم …

***************

طالبی جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 11:37 ق.ظ

پسر: بابا واسم دوچرخه میخری؟
بابا:اگه شیطونی نکنی،
به حرفم گوش کنی،
زیاد با کامپیوتربازی نکنی،
مسواک بزنی،
معدلت هم بیست شه واست می خرم!
پسر: میخوای تحریم های آمریکا علیه ایران رو هم وردارم؟!

------------------------------------

یارو بالای درخت چنار نشسته بود،
ازش میپرسن بالای درخت چنار چیکار میکنی؟
میگه دارم توت میخورم.
میگن: این درخت چناره، توت نداره که!
میگه : توت تو جیبمه

------------------------------------
شاعر همچین گفته
ای ساربان آهسته ران
که هرکی ندونه فکر میکنه شترا 180 تا میرفتن!
سرعت شتر واسش زیاده!
-----------------------------------

شمسی یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 08:59 ب.ظ

روش صحیح کمک گرفتن از مردها در امر خانه تکانی:
خانم :عزیزم این مبل رو باید عوض کنیم .لکه هاش پاک نمیشه. خیلی کثیفه!!!
آقا:کی میگه لکه هاش پاک نمیشه ! برو یه دستمال و شامپو بیار خودم تمیزش میکنم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:00 ق.ظ

(ﯾﺎ زﯾﻨﺐ ﻛﺒﺮی )س
ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﮐﺮد ﻧﺴﯿﻤﻲ ﻫﻤﻪی دﻧﯿﺎ را
ﻣﻄﻼﻃﻢ ﺷﺪﻩ دﯾﺪﻧﺪ دلدرﯾﺎ را
ﮔﻞ ﺳﺮﺧﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ازﻗﻄﺮﻩ ی ﺷﺒﻨﻢ ﻣﻲ زد
ﻣﺴﺖ ﻣﻲ ﮐﺮد ز ﺑﻮیﻧﻔﺴﺶ ﺻﺤﺮا را
ﭼﻪ ﺻﻔﺎﯾﻲ ﭼﻪ ﻫﻮاﯾﻲ ﭼﻪدﻟﻲ داﺷﺖ زﻣﯿﻦ
ﺷﻮر ﻣﻲ داد ز ﺣﺎل ﺧﻮشﺧﻮد ﺑﺎﻻ را
ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻲ ﺑﻪ روی ﭼﺸﻢدﮔﺮ وا ﺷﺪ و ﺑﻌﺪ
دل ﻣﺠﻨﻮن ﮐﺴﻲ ﺑﺮد دلﻟﯿﻼ را
ﺑﯿﻦ آﻏﻮش ﺑﺮادر ﭼﻘﺪرآرام اﺳﺖ
ﭼﻘﺪر ﻧﺎز رﺑﻮدﺳﺖ دلﺑﺎﺑﺎ را
ﮔﻮﯾﯿﺎ ﺑﺎر دﮔﺮ ﺣﻀﺮتﭘﯿﻐﻤﺒﺮ دﯾﺪ
ﻋﮑﺴﻲ از ﻣﺎﻩ رخ ﮐﻮدﮐﻲزﻫﺮا را

زﯾﻨﺖ ﺧﺎﻧﻪ ی ﻣﻬﺘﺎب ﺑﻪدﻧﯿﺎ آﻣﺪ
زﯾﻨﺐ ﺣﻀﺮت ارﺑﺎب ﺑﻪدﻧﯿﺎ آﻣﺪ

ﭼﻬﺮﻩ اش ﻣﻨﻌﮑﺲ ازﻃﻠﻌﺖ روی زﻫﺮاﺳﺖ
ﻋﺸﻖ ﺑﺎزﯾﺶ از آن ﺣﺎلو ﻫﻮاﯾﺶ ﭘﯿﺪاﺳﺖ
ﺣﻀﺮت زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی ﺧﻮدشاﻗﯿﺎﻧﻮﺳﯿﺴﺖ
ﮔﺮﭼﻪ ﭼﺸﻤﺎن ﭘﺮ ازﮔﻮﻫﺮ ﻧﺎﺑﺶ درﯾﺎﺳﺖ
اﮔﺮ ﻋﺒﺎس ﻋﻠﻤﺪار ﺻﻒﮐﺮب و ﺑﻼﺳﺖ
از ازل ﺗﺎ ﺑﻪ اﺑﺪﭘﺮﭼﻢ زﯾﻨﺐ ﺑﺎﻻﺳﺖ
ﻣﺎدری ﮐﺮد ﺑﺮای ﺳﻪاﻣﺎﻣﺶ زﯾﻨﺐ
ﭘﺲ وﻻﯾﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎری او ﭘﺎ ﺑﺮﺟﺎﺳﺖ
ﺳﻮرﻩ ی ﻣﺮﯾﻢ ﻗﺮآن ﻧﻤﻲاز ﺗﻔﺴﯿﺮش
وﺳﻌﺖ روح ﺑﺰرﮔﺶ ﭼﻘﺪرﻧﺎ ﭘﯿﺪاﺳﺖ

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﺑﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮاﻫﺮدﻧﯿﺎ آﻣﺪ
ﺣﻀﺮت ﻓﺎﻃﻤﻪ ی دﯾﮕﺮدﻧﯿﺎ آﻣﺪ (ﻣﺴﻌﻮد اﺻﻼﻧﻲ)

میلاد حضرت زینب و روز پرستار مبارک.

طالبی سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:03 ق.ظ

به نام خدا.سلام استاد.خسته نباشید.پیام قبلی رو من فرستادم منتهی یادم رفت اسمم رو بنویسم.

سلام. ممنون.

رحیمی نژاد سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:33 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
خوب هستید؟

سلام خانم های گل و گلاب
چطورید؟
ارشد خوش میگذره؟
موفق باشید
دوران خوبیه
نذارید هیچ چیز و هیچ کسی خرابش کنه
دوران تحصیل لذت بخشه
انشاالله خبرای خوب از شما بشنویم.
یا حق
راستی از شازده کوچولو چه خبر؟
یا حق

سلام. ممنون. خدا را شکر. شما چطورید؟ ممنون از کامنتهای زیبا.

رحیمی نژاد چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:19 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد
ممنونم
شکر،خوبم
ممنون از مهربونی هاتون

سلام.

شمسی پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 05:57 ب.ظ

سلام اعظم جون .
من خوبم خدارو شکر. شما خوبی؟ چه خبرا؟!
ارشد هم فعلا خوش میگذره!!! امیدوارم تا تهش خوب باشه!!! فعلا مشکل اینه که یه چیزهایی از کارشناسی یادم رفته!دارم سعی میکنم بخونم!!! سعی میکنم!!

شمسی جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:59 ب.ظ

یکی از ویژگی های آشپزی من اینه که حتی اگه . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.

آبدوغ خیار هم درست کنم میسوزه :|

رحیمی نژاد یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 11:40 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد
سلام طیبه جون
منم خوبم، خبر خاصی نیست

سلام

شمسی جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:32 ب.ظ

از زندگی ناامید نیستم ،زیرا خدایی که به خاطر لبخند گل ها آسمان را
می گریاند حتما به خاطر لبخند من هم کاری خواهد کرد.

شمسی جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:41 ب.ظ

پسرفت دیگران به این معنا نیست که تو پیشرفت کرده ای
پس بیهوده در پی ضربه زدن نباش
برای خود بکوش نه برای پسرفت دیگران.
برفی که آب می شود و سنگی از دل آن نمایان شود
به معنای پیشرفت سنگ نیست.

حسین بیدقی یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام استاد
خوب هستید؟
خانواده خوب هستند؟ خیلی وقته پارسا و حسین رو ندیدم. احتمالا الان بزرگ شدند و من رو نمی شناسند. اینم از بیمعرفتی منه.
به یادتون افتادم و دلم براتون تنگ شده بود. گفتم از اینجا سلامی عرض کرده باشم.
امیدوارم هر چه زودتر بتونم به دیدنتون بیام
به خانواده محترم سلام برسونید

سلام دکتر حسین
خدا را شکر. ممنون. همه سلام دارند. به همسر، مادر و پدر و وابیتگان سلام برسان.
ممنون

طالبی چهارشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 03:49 ب.ظ

تمیز کردن با مایعی که خطر ندارد



سرکه یکی از موادی است که در اکثر خانه ها می توانیم آن را ببینیم. از این ماده اسیدی نه تنها در برخی از غذاها و خوراکی ها بلکه در تمیز کردن خانه نیز استفاده می شود.

سرکه سفید یکی از محصولات خوراکی معجزه کننده است که به غیر از مصرف خوراکی و درمانی جایگزین خوبی به جای مواد شوینده است.

تمیز کردن وسایل خانه با سرکه :
یک فنجان سرکه سفید را در لباسشویی یا ظرفشویی بریزید و ماشین را روشن کنید؛ این کار باعث می‌شود جرم‌های داخل ماشین از بین برود و ضدعفونی شود.

داخل یک سطل آب گرم کمی سرکه بریزید و جرم کاشی ها را با آن از بین ببرید. (به غیر از سنگ)
یک قوطی سرکه را شب در سرویس‌های بهداشتی بریزید و بگذارید تا صبح بماند؛ تمام جرم سرویس‌ها را از بین می‌برد.

مبلمان چوبی قدیمی را با دستمالی که از سرکه سفید مرطوب شده پاک کنید.

یک کاسه سرکه مخلوط با آب را در ماکروفر قرار دهید و ماکروفر را به مدت 5 دقیقه روشن کنید سپس با دستمال داخل آن را تمیز کنید؛ ماکروفر تمیز و ضدعفونی می‌شود.

با مخلوط سرکه، آب گرم و برس می‌توانید موکت‌ها و فرش‌ها را برق بیاندازید.

ظروف استیل یا شیرآلات استیل با سرکه سیب براق می‌شوند؛ مخلوط آب و سرکه را بر روی ظروف و شیرآلات استیل بریزید و چند دقیقه بعد آنها را بشوئید.

برای شستن شیرآلاتی از کروم باید یک حوله را به سرکه آغشته کنید و آنها را تمیز کنید.

جا مسواکی را با سرکه بشوئید.

کتری را از سرکه پر کنید و بگذارید نیم ساعت بجوشد تا داخل آن تمیز شود.

ظروف چرب را با مخلوط آب گرم، سرکه و مایع ظرفشویی بشوئید.

در مرحله آخر شست و شوی لباس در لباسشویی می‌توانید یک لیوان سرکه داخل ماشین بریزید تا هر نوع باکتری موجود در لباس و ماشین از بین برود.

سرکه سفید لباس‌ها را خوش بو می‌کند، لباس سفید را براق می‌کند و مانع ایجاد الکتریسیته لباس می‌شود.

شمسی شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:45 ب.ظ

خودکشی


ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ...!
ﯾﮑﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ..
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ..
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ..
یکی دیگه ب خودش نمیرسه...
ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ..
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ، عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ...!
یکی محبت نمی کنه ...!
یکی دیگه محبت نمیپذیره ...!
و.....
اینگونه است ک ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ میشوند...!
پائولو کوئیلو
متنی که برنده ی بهترین جایزه سال شد...

شمسی شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:48 ب.ظ

انتخاب
کنار تختم کشویی وجود دارد که به چیزهای مهم و ضروری اختصاص داده ام. مثل شناسنامه، تعدادی اسناد و برگه های هویتی و مدارک تحصیلی، چندتا عکس پرسنلی، رفترچه بیمه و سوابق پزشکی ، جعبه کوچک کمک های اولیه، چراغ قوه با باتری های اضافی، یک بسته شمع به همراه کبریت، دفتر تلفن ، کلیدهای یدکی و مقدار کمی هم پول!
همیشه فکر کردم اگر اتفاق غیر منتظره ای بیفتد مثل زلزله یا آتش سوزی یا هر چیز دیگر ، می توانم به سرعت محتویات کشو را در یک کیف خالی کنم و از آسیب نجاتشان دهم.
اما امروز به همه ی این چیزهای مهم شک کردم.
که آیا همین ها تنها چیزهایی هستند که اگر بنا بود خانه یا وسایلش نابود شوند می خواهم همراهم باشند؟! پس آلبوم قدیمی؟! آن همه تصویر ثبت شده از عزیزانم که بعضی هایشان دیگر نیستند تا بتوانم ببینمشان.
کتابخانه ی کوچکم چطور؟ با آن همه کتاب های ناب و دوست داشتنی!
آن صندوقچه ی قدیمی یادگاری هایی که هیچ کس رازشان را نمیداند و سالهاست بالای کمدم نگهشان داشته ام.
یا حتی آن یک جفت شمعدان یادگار مادرم!

فکر کردم اگر قرار باشد در شرایط خاص فقط یک چیز انتخاب کنم که مهمترین چیز برای من باشد ، شناسنامه یا چند برگ گواهی تحصیلی ست یا خاطراتم؟!
کاش... کاش هیچ وقت مجبور به انتخاب نباشم.

شمسی شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:51 ب.ظ

فهمیدن کار هر آدمی نیست

ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﻥ
ﻣﺜﻞ ﺯﺭﺷﮏ ﻭ ﭘﻠﻮ
ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﺭ
ﻣﺜﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﻭ ﮔﺮﺩﻭ؛
ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﻦ
ﻣﺜﻞ ﻗﺮﻣﻪ ﺳﺒﺰﯼ ﻭ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻫﯽ ﻭ ﮔﻮﺟﻪ ﻓﺮﻧﮕﯽ
ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺑﺎ ﻭ ﭘﻨﯿﺮ

ﺍﻣﺎ ...
ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﺸﻮﻥ ﺣﺎﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﻣﺜﻞ ﻧﻮﻥ ﺧﺎﻣﻪ ﺍﯾﯽ ﻭ ﺗﺮﺷﯽ
ﻣﺜﻞ ﻟﻮﺍﺷﮏ ﻭ ﮐﺎﭘﻮﭼﯿﻨﻮ
ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺮ ﻭ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ،
.
.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﻩ
ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯿﻢ
ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ...
ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺍﺻﻼ ﺟﻮﺭ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﯾﻢ
ﭘﺲ ﺗﻮﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﻤﻮﻥ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﻢ
ﺗﺎ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻧﺰﻧﯿﻢ
!
ﺳﺮ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ....
ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺯﺥ ﺑﺘﺮﺳﯽ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ .....
ﺑﻪ ﺭﻗﺺ ﺩﺭﺁﯾﯽ.....
ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎﺳﺖ....

ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﮕﯿﺮ ﻭﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻥ ﺍﺣﺴــﺎﺱ
ﮐﺎﺭ ﻫﺮ ﺁﺩﻣﯽ ﻧﯿﺴﺖ!

ﺷـﺎﻣﻠﻮ

شمسی شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:51 ق.ظ

سالى به سر ، شد ، ساقیا        جامى ز مى ، دادى به ما
یارى کن اى بخت بلند                حول بگردد حال ما
در سال نو نیکو شویم              حول به احسنتى شویم
کز حسن حال ما ، همه                 اعجاز را باور شویم 

سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک.

سلام ان شاالله سال خوبی برای همه باشه.

مقدم دوشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 09:51 ب.ظ

ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺑﻮﯼ ﺳﺒﺰﻩ، ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ
ﺷﺎﺧﻪﻫﺎﯼ ﺷﺴﺘﻪ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ، ﭘﺎﮎ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﯽ ﻭ ﺍﺑﺮ ﺳﭙﻴﺪ
ﺑﺮﮒﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺑﻴﺪ
ﻋﻄﺮ ﻧﺮﮔﺲ، ﺭﻗﺺ ﺑﺎﺩ
ﻧﻐﻤﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺷﺎﺩ
ﺧﻠﻮﺕ ﮔﺮﻡ ﮐﺒﻮﺗﺮﻫﺎﯼ ﻣﺴﺖ
ﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﻣﻴﺮﺳﺪ ﺍﻳﻨﮏ ﺑﻬﺎﺭ
ﺧﻮﺵ ﺑﻪﺣﺎﻝِ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ …
ﺧﻮﺵ ﺑﻪﺣﺎﻝِ ﭼﺸﻤﻪﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﺘﻬﺎ
ﺧﻮﺵ ﺑﻪﺣﺎﻝِ ﺩﺍﻧﻪﻫﺎ ﻭ ﺳﺒﺰﻩﻫﺎ
ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﻏﻨﭽﻪﻫﺎﯼ ﻧﻴﻤﻪ ﺑﺎﺯ
ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻴﺨﮏ ﮐﻪ ﻣﻴﺨﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﺯ
ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝِ ﺟﺎﻥِ ﻟﺒﺮﻳﺰ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ
ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝِ ﺁﻓﺘﺎﺏ …
ﺍﯼ ﺩﻝ ﻣﻦ، ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺟﺎﻣﻪ ﺭﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤﯽﭘﻮﺷﯽ ﺑﻪ ﻛﺎﻡ
ﺑﺎﺩﻩ ﺭﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤﯽﻧﻮﺷﯽ ﺯ ﺟﺎﻡ
ﻧﻘﻞ ﻭ ﺳﺒﺰﻩ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥِ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﻴﺴﺖ
ﺟﺎﻣﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﻛﻪ ﻣﯽﺑﺎﻳﺪ ﺗﻬﯽ ﺍﺳﺖ
ﺍﯼ ﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ « ﺗﻮ » ﺍﮔﺮ ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﻧﺮﻗﺼﯽ ﺑﺎ ﻧﺴﻴﻢ
ﺍﯼ ﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ « ﻣﻦ » ﺍﮔﺮ ﻣﺴﺘﻢ ﻧﺴﺎﺯﺩ ﺁﻓﺘﺎﺏ
ﺍﯼ ﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ « ﻣﺎ » ﺍﮔﺮ ﮐﺎﻣﯽ ﻧﮕﻴﺮﻳﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭ …

ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻣﺸﯿﺮﯼ

sal no moobarak

sale no moobarak

شمسی یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:47 ق.ظ

چه سخت است تنگ ماهی بودن
اگر بشکنی قاتلی و اگر نشکنی زندانبان
خوش به حال آب !
 
 

شمسی دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:38 ق.ظ

سلام استاد
خوبید. خانواده تون خوبند؟

استاد پیام قبلی من طولانی تر بود! سانسووووور شدم؟ یا کلا پیام نصفه رسیده؟

سلام. خدا را شکر.
همین طوری رسیده.تنگ ماهی را می گید دیگه؟پیغام دیگه ای از شما نرسیده. آیا دوبار فرستادید؟ ناقص و کامل؟ ضمنا آی پی پیغام تنگ ماهی با دیگر آی پی ها فرق دارد.

شمسی چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 12:47 ب.ظ

یکی نیست به این تعطیلات بگه : به کجا چنین شتابان...

شمسی پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:20 ب.ظ

سلام استاد
سیزده تون بدر!!!!
بله ایتاد منظورم تنگ ماهی بود.کامنتش طولانی تر بود عجیبه که نصفه رسیده!!! از مهدیشهر فرستادم به همین خاطر آی پیش فرق میکرده. بعدا بقیه اش رو پیدا می کنم دوباره میفرستم.

سلام. ممنون.

شمسی پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:24 ب.ظ

به یه بچه دبستانی میگن :
12 فروردین چه روزیه ؟
میگه روزیه که معلوم نیست باید غصه تموم شدن عید رو بخوریم یا ذوق و شوق 13 بدر رفتن رو داشته باشیم !..

****************

آخه چجوری 13 روزگذشت :((((
من که تقاضای ویدیو چک دادم .

شمسی یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام استاد
خوبید؟
استاد از دیروز میخوام چیزی بگم نمی دونم بگم یانه!!!
راستش بچه ها گفتن تو عید نتونستیم درس بخونیم این هفته نریم دانشگاه! ما هم تبعیت از جمع کردیم!! نمی دونم فردا صبح ما با شما کلاس داریم یا بچه های دکترا! اگر با ماست قراره نیایم! گفتم یه وقت دنبال ما نگردید!!

سلام اتفاقا با شما داشتم! موبایلتون هم که خاموش بود همه چیز را حدس زدم!

شمسی یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 05:47 ب.ظ

ً قانـــــون ڪائنـــــات:
 
رنج نباید تو را غمگین کند، این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند...
 رنج قرار است تو را هوشیار تر کند ، چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند،
 رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تنها تحمل نکن، رنجت را درک کن،
 این فرصتی است براى بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام میشود...
اگر که به جاى محبتی که به کسی کردید از او بی مهری دیده اید، مأیوس نشوید،
 
 چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری، در زمان دیگری، در رابطه با موضوع دیگری' خواهید گرفت.
 
شک نکنید!
 
این قانون کائنات است....
ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺵ..
ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﯽ!
 
ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯ...
ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮاهی
ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺵ...
ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ...
 
ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ!
 
یادمان باشد..
زندگی انعکاس رفتار ما است!
 
انعکاس من بر من..
 
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تا بهترین دریافت کنیم!

طالبی سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:49 ق.ظ

سئوال‌های بی جواب
.
1. مساحت دایره چقدر است ؟
الف) ٢ متر
ب) 3 متر
ک) بیشتره
ش) صبر کن بپرسم
.
2. سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نیست
ک) شما چطوری ؟
ش) چه خبر ؟
.
3. در بیت زیر چه صنعتی به کار رفته است ؟
“بی وفایی ، بی وفایی ، دل من از غصه داغون شده”
الف) ایهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشیمی
ش) صنعت مس
.
4. فعل “خوردن” را صرف کنید ؟
الف) چشم
ب) صرف شده
ک) میل ندارم
ش) نوش جان
.
5. یکی از وسایل مربوط به فیزیک که در عینک ، تلسکوپ و میکروسکوپ به کار می رود ؟
الف) عدسی
ب) کاچی
ک) فرنی
ش) لوبیا با دوغ
.
6. دانشمندی که بین بار الکتریکی و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه ای نوشت ؟
الف) تامسون
ب) شمالی
ک) بمی
ش) شهسواری
.
7. شاخه ای از علم فیزیک ؟
الف) مکانیک
ب) باطری ساز
ک) بوسترساز
ش) کمک فنرساز
.
8. نویسنده “منطق الطیر” کدام شاعر است ؟
الف) عطار نیشابوری
ب) نجار نیشابوری
ک) سمسار نیشابوری
ش) کوپن فروش نیشابوری
.
9. یکی از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) یخچال
ک) بخاری
ش) ماشین ظرف شویی
.
10. نام دیگر اسید فرمیک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتی
ش) جوهر سرندی پیتی
.
11. نام گاز سرد کننده یخچال های قدیمی ؟
الف) فرعون
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرویز
.
12. نام دیگر گازهای بی اثر مثل هلیم ، نئون و … ؟
الف) گازهای نجیب
ب) گازهای سر به زیر
ک) گازهای باوقار
ش) کلا بچه های خوبی هستن

طالبی سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:54 ق.ظ

انه کوچک بود و کسی او را نمی‌دید. سال‌های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود.
دانه دلش می‌خواست به چشم بیاید، اما نمی‌دانست چگونه. گاهی سوار باد می‌شد و از جلوی چشمها می‌گذشت. گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها می‌انداخت و گاهی فریاد می‌زد و می‌گفت: "من هستم، من اینجا هستم، تماشایم کنید
اما هیچکس جز پرنده‌ها‌یی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره‌هایی که به چشم آذوقه زمستان به او نگاه می‌کردند، به او توجهی نمی‌کرد.
دانه خسته بود از این زندگی؛ از این‌ همه گم‌ بودن و کوچکی خسته بود. یک روز رو به خدا کرد و گفت:
"نه، این رسمش نیست. من به چشم هیچ‌کس نمی‌آیم. کاشکی کمی بزرگتر، کمی بزرگتر مرا می‌آفریدی." خدا گفت:
"اما عزیز کوچکم! تو بزرگی، بزرگتر از آنچه فکر می‌کنی. حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگ‌شدن ندادی. رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده‌ای. راستی یادت باشد تا وقتی که می‌خواهی به چشم بیایی، دیده نمی‌شوی. خودت را از چشم‌ها پنهان کن تا دیده شوی."
دانه کوچک معنی حرف‌های خدا را خوب نفهمید، اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد.
سال‌ها بعد دانه کوچک، سپیداری بلند و با شکوه بود که هیچکس نمی‌توانست ندیده‌اش بگیرد. سپیداری که به چشم همه می‌آمد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد